نان نذری
16 فروردین 1403 توسط پرستوی مهاجر
از مادربزرگش به مادربزرگم و از مادربزرگم به مادرم ارث رسیده است؛ شب بیست و یکم رمضان بساط تنور و پخت نان را مهیا میکردند، خمیر هارا چانه میکردند و به دل داغ تنور می سپردند. نمیدانم چون به نیت مولا بود خوشمزه بود یا چون با اشک پخته میشد؟ یا شاید هم چون آن شب با یتیمان همسفره میشدیم خوشمزه بود ؟
نمیدانم یتیمان کوفه این شب ها چه میکنند؟ چند بار به کوچه میروند تا ببینند آن مرد مهربان باز هم نان و خرما آورده است یا نه؟ میدانم دل دل میکنند تا یک دقیقه بیشتر هم با او باشند و برایشان پدری کند.!
#به_قلم_خودم
#یک_عکس_یک_جمله
#شب_بیست_و_یکم_ماه_مبارک_رمضان